دوستان شاغل چه خبر از اوضاع کرونایی محیط های کار؟
چند نفر دورکار شدند؟
چند نفر هنوز دارن میرن؟
یه خدا قوت به کادر درمان، پرستاران، پزشکان و همه کسانی که این روزها برای حفظ امنیت و سلامت مردم فعالیت میکنند
بریم سراغ آموزشهای خودمون در این پست در مورد طرحوارهها در محیط کار صحبت میکنیم رفتارهای زیادی رو در محیط کار شاهدیم افرادی که خیلی خیلی زیاد کار میکنن؛ از صبح اول وقت تا شب سر کار هستند؛ معمولا سختگیرند و مو رو از ماست میکشن
این افراد تعادل مناسبی در زندگی ندارند و کار محور هستند
معمولا هم دچار بیماریهای گوارشی یا سکته قلبی میشوند
اما چرا این افراد چنین رفتاری از خود نشان میدهند؟
چرا کار برایشان در درجه اول اهمیت آن هم از نوع افراطی است؟؟
این افراد تعادل مناسبی در زندگی ندارند و کار محور هستند
معمولا هم دچار بیماریهای گوارشی یا سکته قلبی میشوند
اما چرا این افراد چنین رفتاری از خود نشان میدهند؟
چرا کار برایشان در درجه اول اهمیت آن هم از نوع افراطی است؟؟
این شاغلین خیلی به دیگران آسیب نمیزنند البته اگر مدیر ما نباشند
خدا به داد برسه که مدیر این شکلی باشه وای! یعنی هر وقت میخواهی بری میگه امروز داری زود میری چی باید بهش بگیم !!!!!!
خدا به داد برسه که مدیر این شکلی باشه وای! یعنی هر وقت میخواهی بری میگه امروز داری زود میری چی باید بهش بگیم !!!!!!

بررسی انواع دیگری از شاغلین
بعضی افراد در محیط کار هستند که نسبت به همه چیز بیاعتمادند؛ چقدر باهاشون در ارتباطین؟ چه اثراتی دارند؟ بله، جو منفی و بدبینی ایجاد کردن؛ نگرانی و اضطراب تزریق کردن؛ همه چیز رو بد زشت دیدن؛ اصلا لذت نمیبرن
یه عده هم هستند که از ترس شکست یا عدم موفقیت چنان به سمتشون چسبیدن که انگار ارثیه خانوادگیه؛ حتی اگه جایی برای پیشرفت شون هم باشه دست رد میزنن و میگن این پستها لیاقت ما رو ندارن
یه دسته هم هستند همجوشیشون صفره؛ اصلا با کسی قاطی نمیشن؛ صمیمتگریز هستند و روابط بسیار محدودی دارن؛ میدونین چرا؟ چون از طرد شدن میترسند برای همین حریم دور خودشون میکشن و کسی رو راه نمیدن خلاصه اینکه چنین افرادی دنبال خطر نکردن و ثبات داشتن در محیط کار هستن
به نظرتون با این افراد چه کار میشه کرد؟
یه عده هم هستند که از ترس شکست یا عدم موفقیت چنان به سمتشون چسبیدن که انگار ارثیه خانوادگیه؛ حتی اگه جایی برای پیشرفت شون هم باشه دست رد میزنن و میگن این پستها لیاقت ما رو ندارن
یه دسته هم هستند همجوشیشون صفره؛ اصلا با کسی قاطی نمیشن؛ صمیمتگریز هستند و روابط بسیار محدودی دارن؛ میدونین چرا؟ چون از طرد شدن میترسند برای همین حریم دور خودشون میکشن و کسی رو راه نمیدن خلاصه اینکه چنین افرادی دنبال خطر نکردن و ثبات داشتن در محیط کار هستن
به نظرتون با این افراد چه کار میشه کرد؟
دسته پایانی شاغلین در محیط کار
افرادی که عملکرد پایینی دارند و از مسئولیت فراری هستندعملا خود را ضعیف میپندارند و قدرت تصمیمگیری را به دیگران میدهند چون قضاوت خودشان را قبول ندارند بعضیها هم نوکر بیجیره و مواجب روسای خودشون هستند و کاملا استثمار میشن؛ از همه ببشتر کار میکنن ولی موقع پاداش گرفتن ته لیست هستند
بعضیها هم که از زمین و زمان طلبکارن و همه در محیط کار باید بهشون سرویس بدهند وگرنه خدا بهشون رحم کنه
و دسته وحشتناک دیگه، اونهایی که به حد غایت به قوانین و مقررات پایبند هستند و هیچ انعطافی ندارند؛ انقدر اخلاقی عمل میکنن که شکل وسواس به خودش میگیره و خروجیش میشه تنبیه سخت برای کوچکترین اشتباه حالا اگه این فرد مدیر بشه محل کارش چه شکلی میشه خدا خودش به داد برسه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.