مشرب‌های MBTI  امروز می‌دانیم تیپ‌های شخصیتی مایرز بریگز در همان طبقات بزرگی که از زمان باستان در فرهنگ‌های متفاوت از شرق دور تا یونان و قبایل سرخپوستی آمریکا وجود داشت؛ قرار می‌گیرند که به آنها طبیعت‌های غالب می‌گوییم. بر طبق این طبیعت‌ها همه افراد در چهار گروه اصلی قرار می‌گیرند.

  1. سنت‌گراها یا SJها: اینها مسئولیت‌پذیرترین افراد هستند. برآیند ویژگی‌های S و J، واقع‌گرایی، نظم، عمل‌گرایی و تعهد به گروه است. SJها اگر چه افرادی سخت‌کوش و قابل اعتماد هستند، اما برای مشاغلی که نیاز به ریسک‌پذیری و خلاقیت دارند؛ گزینه‌های مناسبی به شمار نمی‌آیند. احتمالا بهترین افراد برای این شغل‌ها تجربه‌گراها هستند .
  2. تجربه‌گراها یا SPها: مثل سنت‌گراها در لحظه زندگی می‌کنند، بنابراین همیشه متمرکز و آگاه هستند. اما برخلاف SJها در شرایط نیاز به تصمیم‌های فوری سرعت عمل و ریسک‌پذیری زیادی دارند. تجربه‌گراها عاشق ماجراجویی و اکتشاف هستند و به همین دلیل چهارچوب‌های سفت و سخت احساس تنش و اضطراب را در آنها برمی‌انگیزد. SPها علاقه‌ای به فرمان‌برداری ندارند و برای مشاغل نیازمند به نظم و برنامه‌ریزی زیاد مناسب نیستند. تجربه‌گراها در مشاغلی با استقلال تنوع و امکان عمل کردن بهترین کارکرد را دارند.
  3. ایده‌آل‌گراها یا NFها: ایده‌آل‌گراها افرادی عمیق و صلح‌جو هستند که در خلال یک جستجوی پایان‌ناپذیر برای معنای زندگی می‌توانند ارتباط‌های بسیار غنی همدلانه و ماندگاری خلق کنند. آنها به سادگی احتمالات مختلف را در نظر می‌گیرند، اما نهایتاً بر اساس ارزش‌های شخصی و تاثیر تصمیمات‌شان بر افراد عمل می‌کنند. ایده‌آل‌گراها برای سازمان‌های دموکراتیک و مشاغلی که مستلزم مشارکت بالایی هستند؛ مناسب خواهند بود. شاید بهترین محل برای درخشش ایده‌آل‌گراها منابع انسانی سازمان‌ها، تدریس، مشاوره و کارهای هنری باشد.
  4. مفهوم‌گراها یا NTها: مغز متفکر سازمان‌ها هستند. قدرت تحلیل و استقلال NTها ستودنیست و عطش سیری‌ناپذیرشان برای یادگیری، مدام بر توانمندی‌هایشان می‌افزاید. مفهوم‌گراها ترکیبی از خلاقیت، اعتماد به نفس و استانداردهای بالا هستند. آنها اگر مدیر نباشند معمولاً از مدیرانشان چند قدم جلوترند و اگر هم مدیر باشند برای پیشگیری از تنش در محیط کار بهتر است کارمندان مستقیم‌شان افرادی دارای صلاحیت و توانمند باشند. مفهوم‌گراها برای مشاغلی چون مدیریت‌های سطوح بالا، شغل‌های مرتبط با علوم کامپیوتر، پزشکی و وکالت گزینه‌های مناسبی هستند.

مشرب‌های MBTI حالا که با ابعاد مختلف شخصیتی و ویژگیها و توانمندیهای هریک آشنا شدید؛ شاید وسوسه شده باشید که خودتان را به آنچه که به نظرتان «بهتر» است تغییر دهید- تله ای که باید از آن دور بمانید! همانطور که دیدید ویژگیهای اصلی روی یک طیف قرار دارند. پس ما می‌توانیم ویژگیهای کمرنگ‌ترمان را تا حدی تقویت کنیم، اما اینکه بخواهیم به کلی تیپ شخصیتی‌مان را تغییر دهیم، مثلا به جای ENFP, ISTP باشیم انرژی‌مان را هدر دادهایم، چراکه ما با این خصوصیات متولد می‌شویم. اگرچه تجلی و شکل بروز ابعاد مختلف در مسیر رشد و دهههای مختلف زندگی تغییر می‌کند اما تبدیل به قطب دیگر نمی‌شود. از همه اینها مهمتر، به یاد داشته باشید که وقتی از چیزی«بهتر» حرف می‌زنیم غالبا به یک کلیشه اجتماعی توجه داریم، در حالیکه هر یک از 16 تیپ شخصیتی اگر در جای مناسب خود قرار بگیرند با آگاهی از توانمندیهای ذاتی‌شان می‌توانند موفق، کارآمد و درخشان باشند.

تهیه‌کننده: آتنا سالاری، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی

 

اشتراک گذاری: